مردم خواسته دنیا خرده گیاهى است خشک و با آلود که از آن چراگاه دورى‏تان باید نمود . دل از آن کندن خوشتر تا به آرام رخت در آن گشادن ، و روزى یک روزه برداشتن پاکیزه‏تر تا ثروت آن را روى هم نهادن . آن که از آن بسیار برداشت به درویشى محکوم است و آن که خود را بى نیاز انگاشت با آسایش مقرون . آن را که زیور دنیا خوش نماید کورى‏اش از پى در آید . و آن که خود را شیفته دنیا دارد ، دنیا درون وى را از اندوه بینبارد ، اندوه‏ها در دانه دل او رقصان اندوهیش سرگرم کند و اندوهى نگران تا آنگاه که گلویش بگیرد و در گوشه‏اى بمیرد . رگهایش بریده اجلش رسیده نیست کردنش بر خدا آسان و افکندنش در گور به عهده برادران . و همانا مرد با ایمان به جهان به دیده عبرت مى‏نگرد ، و از آن به اندازه ضرورت مى‏خورد . و در آن سخن دنیا را به گوش ناخشنودى و دشمنى مى‏شنود . اگر گویند مالدار شد دیرى نگذرد که گویند تهیدست گردید و اگر به بودنش شاد شوند ، غمگین گردند که عمرش به سر رسید . این است حال آدمیان و آنان را نیامده است روزى که نومید شوند در آن . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :10
بازدید دیروز :14
کل بازدید :8615
تعداد کل یاداشته ها : 17
04/4/23
10:10 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
yalda rad[14]
من از اون دسته آدماییم که تازه دارم خودمو میشناسم و واسه همینه که این وبلاگو ساختم چون میخوام خودمو بهتر بشناسم .تو این وبلاگ هر چیزی میشه پیدا کرد و من سعیمو میکنم که تازه ترین و خوشگل ترین مطالبی رو که تو هرجایی میخونم یا میشنوم و یا مطالبی رو که حس میکنم باید یه جا بنویسمشونو تو وبلاگم یادداشت کنم.امیدوارم خوشتون بیاد

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

بزرگی از جایی میگذشت.انسان دانایی را دید که باانسان نادانی گلاویز شده است و هیچ کدام حرکت دیگری را بی جواب نمیگذارد.بزرگ جلو رفت و بی آنکه به نادان توجهی کند فرد دانا را مورد شماتت قرار داد.دانا دلگیر شد ونادان رفت.بزرگ رو به دانا کرد و گفت:تو دانایی و دانا نادان را میشناسد؛زیرا روزگاری خودش نادان بوده است؛اما نادان دانا را نمیشناسد زیرا هنوز دانا نشده است.از همین رو از واکنش و عصبانیت تو متعجب شدم